
1- حضرت علي عليه السلام در ضمن خطبه اي فرموده است:
- «سوگند به خدا [برادرم] عقيل را در شدت فقر و بي چيزي ديدم، که يک من گندم [از بيت المال] شما را از من خواست. و کودکانش را از تهيدستي با موهاي غبارآلود و رنگهاي تيره ديدم، مانند آنکه رخسارشان با نيل سياه شده بود. چند بار نزد من آمد و همان گفتار را تأکيد و تکرار مي کرد، و من گفتارش را گوش مي دادم، و مي پنداشت دين خود را به او فروخته و از روش خويش دست برداشته دنبال او مي روم، پس پاره ي آهني براي او سرخ کرده نزديک تنش بردم تا عبرت گيرد. پس از درد آن ناله و شيون کرد؛ مانند ناله ي بيمار (1) و نزديک بود از اثر آن بسوزد، به او گفتم: اي عقيل! مادران در سوگ تو بگريند، (2) آيا از پاره آهني که آدمي آن را براي بازي خود سرخ کرده، ناله مي کني و مرا به سوي آتشي که خداوند قهار، براي خشم خود برافروخته مي کشاني؟! آيا تو از اين رنج مي نالي و من ازآتش دوزخ ننالم؟!» (3)
بقیه در ادامه مطلب......
(برا رفتن به ادامه مطلب بر روی عنوان مطلب کلیک کنید)
موضوعات مرتبط: احکام دینی
برچسبها: امیر المومنین عليه السلام و نهي از منکر
ادامه مطلب